جستجو کردن

جلسه ۴ نظریه عدالت صحابه: آیه جعلناکم امة وسطا

شما اینجا هستید:

جلسه 4

در دوره:

بررسی نظریه عدالت صحابه

مدت این درس:

وارد نشده!

مدرّس:

ابوطالب خانی

توضیحات

سلام دوباره به سربازان حجة ابن الحسن(عجل الله تعالی فرجه)؛

در پست قبل به دلیل قرآنی اول عدالت صحابه یعنی آیه کنتم خیر امة اخرجت للناس، پرداختم، در این پست قصد دارم به دومین دلیل نظریه عدالت صحابه، یعنی آیه 143 سوره بقره: وَ كَذَالِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا بپردازم.

آیه شریفه: وَ كَذَالِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاءَ عَلىَ النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتىِ كُنتَ عَلَيهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلىَ‏ عَقِبَيْهِ وَ إِن كاَنَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلىَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَ مَا كاَنَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ  إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ[1]

همان‏گونه شما را نيز، امت ميانه‏اى قرار داديم (در حد اعتدال، ميان افراط و تفريط؛) تا بر مردم گواه باشيد؛ و پيامبر هم بر شما گواه است. و ما، آن قبله‏اى را كه قبلا بر آن بودى، تنها براى اين قرار داديم كه افرادى كه از پيامبر پيروى مى‏كنند، از آنها كه به جاهليت بازمى‏گردند، مشخص شوند. و مسلماً اين حكم، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود. (اين را نيز بدانيد كه نمازهاى شما در برابر قبله سابق، صحيح بوده است؛) و خدا هرگز ايمان [نماز] شما را ضايع نمى‏گرداند؛ زيرا خداوند، نسبت به مردم، رحيم و مهربان است‏.

اما برای بررسی این دلیل ابتدا به بررسی چند لغتی که در آیه آمده و در مدعی مؤثر است می پردازم.

امت به چه معناست؟

امت به معنای گروه و یا گروهی است که به پیامبر(صلی الله علیه و آله) نسبت دارند.

خلیل در کتاب العین در این باره اینچنین می نویسد:

و كل جيل من الناس هم أمة على حدة.[2]

هر گروهی از مردم، امتی هستند در حد خودشان.

و در جای دیگر نیز می نویسد:

و كل قوم نسبوا إلى نبي و أضيفوا إليه فهم أمة.[3]

هر قومی که نسبت به پیامبر(صلی الله علیه و آله) داشته باشند پس آنها امت هستند.

اما وسط به چه معناست؟

وسط در لغت دارای معانی مختلفی است که به معنای آن و تطبیق آن بر آیه می پردازم:

1- بین دوچیز

خلیل در این باره اینطور می نویسد:

فإذا نصبت السين صار اسما لما بين طرفي كل شي‏ء.[4]

پس هنگامی که سین را فتحه دادی(یعنی وسَط استعمال کردی) برای چیزی است که بین دو چیز است.

راغب نیز در کتاب مفردات خود در ذیل این لغت اینطور می نویسد:

و الوسط تارة یقال فیما طرفان مذمومان کالجود الذی هو بین البخل و السرف، فیستعمل استعمال القصد المصون عن الإفراط و التفریط، فیمدح به، نحو السواء و العدل و النصفة، نحو: وَ كَذَالِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا.[5]

وسط گاهی مابین دو چیز مذموم و بد استعمال می شود، مانند بخشش که مابین(دو چیز بد یعنی) بخل و اسراف است و بنابراین استعمال می شود به معنای میانه روی که دور از افراط و تفریط است و با آن مدح می شود، مانند سواء، عدل، نصفة، و مانند(آیات قرآن): وکذلک جعلناکم امة وسطا

اما اگر وسط را بدین معنا بگیریم، بحث اینجاست که امت پیامبر(صلی الله علیه و آله) مابین چه چیزی هستند؟ نظام الدین اعرج به این سؤال پاسخ داده و در تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان می نویسد:

المراد بالوسط هاهنا أنهم متوسطون في الدين بين المفرط و المفرّط و الغالي و المقصر في شأن الأنبياء لا كالنصارى حيث جعلوا النبي صلى اللّه عليه و سلم ابنا و إلها، و لا كاليهود حيث قتلوا الأنبياء و بدلوا الكتب‏.[6]

مراد از وسط در اینجا این است که آنها در دین وسط هستند و بین مفرط و غالی و مقصر در جایگاه انبیا هستند، نه مثل مسیحیان که پیامبرشان را فرزند و خدا دانستند و نه مثل یهود که پیامبرانشان را کشتند و کتب الهی را تحریف کردند.

توضیح کلام نظام الدین چنین است که امت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نه بسیار غالی و افراط کننده(همانند مسیحیان که عیسی را خدا می دانستند) هستند، و نه بسیار مفرط(همانند یهود که پیامبرشان را می کشتند) هستند، بلکه میانه رو و مابین این دو اند.

2- عدالت

معنای دومی که برای کلمه وسط بیان کرده اند، عدالت است که در واقع به همان معنای اول باز می گردد.

طبری در جامع البیان و سیوطی در الدر المنثور(با کمی اختلاف در لفظ) اینچنین می گویند:

قوله: وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً. و الوسط: العدل‏.[7] [8]

کلام خداوند که می گوید: و کذالک جعلناهم امة وسطا، وسط به معنای عدل است.

3- زیادی فضیلت

یکی دیگر از معانی که برای وسط در این آیه ذکر کرده اند، زیادی فضل و فضیلت است.

صدر الدین شیرازی در کتاب مفاتیح الغیب می گوید:

القول الثالث: أن الرجل إذا قال: فلان أوسطنا نسباً فالمعنى أنه أكثر فضلا[9]

قول سوم(در معنای وسط) این است که هنگامی که فردی می گوید فلانی وسط ماست یعنی او دارای فضل و فضیلت بیشتری است.

شهادت به چه معناست؟

شهادت به معنای کلامی است که دارای شرایط و خصوصیات لازمه باشد.

راغب در کتاب مفردات، در این باره می گوید:

الشَّهَادَةُ: قول صادر عن علم حصل بمشاهدة بصيرة أو بصر.[10]

شهادت کلامی است که از روی علمی که به واسطه مشاهده قلبی یا حسی به دست آمده باشد، باشد.

استدلال

اینجاست که اهل تسنن با در نظر گرفتن معانی فوق صحابه را بنابر این آیه عادل می شمارند و به قول و فعل ایشان اعتماد می کنند.

بررسی

برای بررسی این آیه، به تک تک معانی که برای وسط ذکر شد می پردازیم.

معنای اول: وسط به معنای مابین دو چیز: همانطور که در پست قبل بیان شد، عام دو گونه است، استغراقی و مجموعی[11](در پاورقی 11 توضیح داده شد)، در اینجا عام استغراقی نمی توان گرفت چرا که در پست قبل نیز به آیه و روایاتی که دال بر آزار واذیت مسلمانان بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود پرداختیم و این نصوص با در نظر گرفتن عام استغراقی منافات دارد و دال بر نفی ایمان صحابه است، چه برسد به عدالت. اما عام مجموعی نیز اگر صحیح باشد، مدعی اهل تسنن را ثابت نمی کند، چرا که عام مجموعی صفت را برای تک تک افراد اثبات نمی نمود و ممکن بود فردی در عام باشد که دارای صفت مذکور نباشد و به اصطلاح دلیل اخص از مدعاست.

معنای دوم: وسط به معنای عدالت: این نیز همانطور که در معنای پیشین بیان شد با عام استغراقی منافات دارد و عام مجوعی نیز مدعی را ثابت نمی کند.

معنای سوم: وسط به معنای زیادی فضیلت: این معنا نیز به همان دلیل که در معانی پیشین بیان شد دلالت بر مدعی ندارد و بر فرض دلالت بر تمامی صحابه، زیادی فضیلت، دلالت بر عدالت ندارد.

پس منظور از امت در این آیه کیست؟

اشکال اینجاست که امت پیامبر(صلی الله علیه و آله) تمام اعمال مردم را ندیده اند تا بخواهند بر آن شهادت دهند! پس منظور از شاهد در این آیه چیست؟

پاسخ اینجاست منظور از امت در اینجا اهل بیت(علیهم السلام) هستند. همانطور که حسکانی که خود از علمای اهل تسنن است چنین می گوید:

أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ الصُّوفِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَافِظُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ يَحْيَى بْنِ أَحْمَدَ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَيْرٍ قَالَ: حَدَّثَنِي بِشْرُ بْنُ الْمُفَضَّلِ قَالَ: حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ يُوسُفَ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ يَحْيَى، عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ: عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ إِيَّانَا عَنَى بِقَوْلِهِ تَعَالَى: لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَرَسُولُ اللَّهِ شَاهِدٌ عَلَيْنَا، وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ عَلَى النَّاسِ [عَلَى خَلْقِهِ‏] وَ حُجَّتُهُ فِي أَرْضِهِ، وَ نَحْنُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ [فِيهِمْ‏] وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً.[12]

از سلسله سند مذکور از سلیم ابن قیس هلالی از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) که فرمود: همانا خداوند از ما تعبیر کرده است که فرمود: لتکونو شهداء علی الناس، پس پیامبر(صلی الله علیه و آله) شاهد بر ماست و ما شاهد بر (اعمال) مردم و حجت (خداوند) در زمینش هستیم و ما کسانی هستیم که خداوند جل اسمه (درباره ما) می فرماید: کذلک جعلناکم امة وسطا.

روایات بسیار دیگری نیز در تفاسیر معتبر در ذیل همین آیه موجود است که دلالت بر شهادت اهل بیت(علیهم السلام) می کند.

بررسی این دلیل نیز به پایان رسید و یافتیم که این دلیل نیز بر مدعی اهل تسنن دلالت ندارد.

در پست بعدی به آیه يَأَيُهَّا النَّبِىُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِين که یکی دیگر از ادله قرآنی اهل تسنن بر عدالت صحابه می باشد، می پردازیم.

امیدوارم که این پست مفید واقع شده باشد. در انتهای همین صفحه منتظر نظرات و سؤالات شما هستم.

موفق و پیروز باشید.


[1] سورة البقرة، آیة143

[2] ‏خلیل بن احمد، العین، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث و دیگران، ج 8، ص 428.

[3] ‏همان، ج 8، 428.

[4] ‏همان، ج 7، 279.

[5] ‏حسینی میلانی، جواهر الکلام في معرفة الإمامة و الإمام، ج 13، 81 و 82، به نقل از نقل من مفردات غریب القرآن.

[6] ‏حسن بن محمد نظام الاعرج، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، حسن بن محمد نظام الاعرج و زکریا عمیرات، ج 1، ص 421.

[7] ‏محمد بن جریر طبری، جامع البیان في تفسیر القرآن، ج 2، ص 7.

[8] ‏عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر سیوطی، الدر المنثور في التفسیر بالمأثور، عبدالله بن عباس ابن‌عباس، ج 1، ص 144.

[9] ‏محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی و محمد بن ابراهیم صدر الدین شیرازی، مفاتیح الغیب، محمد خواجوی و علی بن جمشید نوری، ج 4، ص 84.

[10] ‏راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 465.

[11] توضیح آنکه هنگامی که مثلا صفتی را به عام استغراقی نسبت می دهیم، یعنی این صفت برای تک تک افراد می باشد، اما اگر صفتی را به عام مجموعه نسبت دهیم، یعنی ممکن است افرادی از این عام، دارای این صفت نباشد، اما من حیث المجموع و به اصطلاح میانگین و اکثریت، دارای این وصف هستند.

[12] ‏عبیدالله بن عبدالله حسکانی، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل في الآیات النازلة في أهل البیت صلوات الله و سلامه علیهم، محمدباقر محمودی، ج 1، ص 119.

جلسات دیگر

1

معرفی نظریه

2

معنای عدالت و صحابه

3

بررسی آیه کنتم خیر امة

4

بررسی آیه جعلناکم امة وسطا

5

بررسی آیه حسبک الله و من اتبعک

6

بررسی آیه اذ یبایعونک تحت الشجرة

7

بررسی آیه السابقون الاولون

8

بررسی آیات 8 تا 10 سوره حشر

پرسش و پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما اینجا هستید:

جلسه 4

در دوره:

بررسی نظریه عدالت صحابه

مدت این درس:

وارد نشده!

مدرّس:

ابوطالب خانی

کپی لینک کوتاه
کپی شد
https://fanaus.ir/?p=1608 کپی شد
حمایت مالی

نگهداری و مدیریت و تمدید این پایگاه دارای هزینه های بالایی است که شما در صورتی که مایل به حمایت مالی از این پایگاه می باشید، می توانید از طریق لینک زیر اقدام به این کار کنید.

لطفاً سؤال خود را از بخش نظرات نوشته ها ارسال بفرمایید، در این بخش قابلیت پاسخگویی وجود ندارد.

اشکال و نظری درباره سایت دارید؟