جستجو کردن

شرح حدیث «سخن خداوند با عقل بعد از خلق»

سند حدیث

أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنِي عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنْهُمْ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ:

متن حدیث

لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْكَ وَ لَا أَكْمَلْتُكَ إِلَّا فِيمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّي إِيَّاكَ آمُرُ وَ إِيَّاكَ أَنْهَى وَ إِيَّاكَ أُعَاقِبُ وَ إِيَّاكَ أُثِيبُ.

ترجمه حدیث

هنگامی که خداوند عقل را آفرید، او را به سخن آورد و به او گفت پیش آی و پیش آمد، سپس به او گفت باز گرد و بازگشت، سپس فرمود: به عزت و جلالم قسم آفریده ای که از تو به نزد من محبوب تر باشد نیافریده ام و تو را کامل نکردم مگر در کسانی که دوستشان دارم. قطعا من فقط به تو امر می کنم و فقط به تو نهی می کنم و تنها تو را کیفر می کنم و تنها تو را پاداش می دهم.

نکات و توضیحات

أخبرنا أبوجعفر:

ابوجعفر شخص شیخ کلینی است و اینکه چرا نام خود را ذکر نموده است، جای سؤال است و اینطور پاسخ داده اند که شاید برای این، چنین کرده است که بفهماند که شخصاً روایت را از راوی گرفته است و نقل روایت وی از روی وجاده نبوده است و این عبارت در اوایل همه باب ها وجود دارد و روایات بعد آن فاقد این عبارت است چرا که می توان گفت تعلیق به همان روایت اول می گردد.

عدة من أصحابنا:

عدة من أصحابنا به این معنا نیست که راوی مجهول است و مشخص نیست بلکه در بعضی از جاها مانند اینجا بعد از من أصحابنا “منهم” می آورد که آن افراد را مشخص می کند و در دیگر موارد، موارد آن مشخص است، و در شرح اصول کافی ملاصالح مازندرانی(رحمه الله) مواردی را نامبر کرده است.

إستنطقه:

استنطقه در در باب استفعال است و یک از معانی باب استفعال طلب است و در اینجا بدین معناست که خداوند از عقل طلب نطق کرد و نطق به معنای تکلم است و تکلم ناشی از تفکر است و این که خداود دستور تکلم به عقل می دهد، بدین معناست که قدرت تفکر را به او داده است؛ ولی بعضی در اینجا، استنطقه را بدین معنا دانسته اند که خداوند از عقل طلب سخن گفتن کرد تا از وحشت اولیه در آورد همانند زمانی که از موسی(علیه السلام) پرسید که ما تلک بیمینک یا موسی؟ در حالی که علم به آن داشت.

أقبل:

اقبل به معنای روی آوردن است و با حرف جر متعدی می شود و اینکه خداوند دستور روی آورد به چه چیزی را داده و عقل نیز به چه روی آورده است مشخص نیست؛ اما بعضی گفته اند که به این معنا می باشد که به خداوند روی آورد و به خداوند پشت کرد، ولی آنچه بهتر به نظر می رسد و با توجه به اینکه هدف از عقل نهی و ارشاد و تفکر است، این است که به خوبی ها روی آورده و به بدی ها پشت کرده است.

أدبر:

أدبر نیز همانند اقبل متعدی به حرف جر است و معنای آن مانند آن است که در أقبل بیان گردید.

إیاک آمر و إیاک أنهی و إیاک أعاقب و إیاک أثیب:

تنها تفاوت انسان با حیوانات در قوة نطق و تفکر است و این نطق و تفکر است که باعث تکلیف انسان شده است و اینکه می فرماید فقط تو را عقاب و ثواب می کنم بدین معناست که فقط و فقط به خاطر و به سبب تو انسان را عقاب و ثواب میکنم چرا وجه تمایز مکلف(انسان) از غیر مکلف(حیوان) عقل و قوة تفکر اوست. از جهت دیگر خداوند متعال انسان ها را به اندازه عقل و قدرت تفکر آنها پاداش و کیفر می دهد و برای مثال هیچگاه عقاب گناه یک بنده معمولی با عقاب گناه یک عالم یکسان نخواهد بود.

گزارش اشکال

لطفاً سؤال خود را از بخش نظرات نوشته ها ارسال بفرمایید، در این بخش قابلیت پاسخگویی وجود ندارد.

اشکال و نظری درباره سایت دارید؟