أَخْبَرَنَا اَلشَّيْخُ اَلْإِمَامُ اَلْأَجَلُّ اَلْعَالِمُ اَلزَّاهِدُ اَلرَّاشِدُ أَمِينُ اَلدِّينِ ثِقَةُ اَلْإِسْلاَمِ أَمِينُ اَلرُّؤَسَاءِ أَبُو عَلِيٍّ اَلْفَضْلُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلطَّبْرِسِيُّ أَطَالَ اَللَّهُ بَقَاءَهُ فِي يَوْمِ اَلْخَمِيسِ غُرَّةِ شَهْرِ اَللَّهِ اَلْأَصَمِّ رَجَبٍ سَنَةَ تِسْعٍ وَ عِشْرِينَ وَ خَمْسِمِائَةٍ قَالَ أَخْبَرَنَا اَلشَّيْخُ اَلْإِمَامُ اَلسَّعِيدُ اَلزَّاهِدُ أَبُو اَلْفَتْحِ عُبَيْدُ اَللَّهِ بْنُ عَبْدِ اَلْكَرِيمِ بْنِ هَوَازِنَ اَلْقُشَيْرِيُّ أَدَامَ اَللَّهُ عِزَّهُ قِرَاءَةً عَلَيْهِ دَاخِلَ اَلْقُبَّةِ اَلَّتِي فِيهَا قَبْرُ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ غُرَّةَ شَهْرِ اَللَّهِ اَلْمُبَارَكِ رَمَضَانَ سَنَةَ إِحْدَى وَ خَمْسِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِي اَلشَّيْخُ اَلْجَلِيلُ اَلْعَالِمُ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْحَاتِمِيُّ اَلزُّوزَنِيُّ قِرَاءَةً عَلَيْهِ سَنَةَ اِثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ أَرْبَعِمِائَةٍ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو اَلْحَسَنِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ اَلزُّوزَنِيُّ بِهَا قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ حَفَدَةِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ حَمْزَةَ اَلنَّيْشَابُورِيِّ سَنَةَ سَبْعٍ وَ ثَلاَثِينَ وَ ثَلاَثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو اَلْقَاسِمِ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَامِرٍ اَلطَّائِيُّ بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي سَنَةَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ سَنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:
لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي.
لا اله الا الله، حصار و پناهگاه من است و هرکه در آن داخل شود، از عذاب من در امان است.
این حدیث سلسلة الذهب نام گرفته است چرا که سلسله راویان آن تا خداوند متعال والا هستند.
نگامیکه ابوالحسن حضرت امام رضا (علیهالسلام) به نیشابور آمدند و خواستند که از نیشابور خارج شوند و بهسوی مأمون روند، اصحاب حدیث بر او جمع شدند و به آن حضرت عرض کردند که یا ابن رسولالله از میان ما میروی و به ما حدیثی نمیگویی که از آن استفاده کنیم و بهره ببریم و حضرت در هودج «کجاوه» نشسته بود پس سر خود را بیرون آورد و این روایت را فرمود.[1]
طبق متن این روایت، تمامی مسلمانان باید از عذاب خداوند متعال در امان باشند. اما تصمیم گیری و حکم دادن به روایت باید بعد از ملاحظه قواعد کلی مانند دیگر روایات و تشکیل خانواده حدیثی باشد. چرا که بعد از کنار هم نهادن روایات هم معنا و هم مضمون، چه بسا مفهوم بسیار متفاوتی به دست آید.
در رابطه این روایت نیز به سه موضوع می توان اشاره کرد:
شیخ صدوق نیز بعد از نقل این روایت، می فرماید:
قَالَ مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ مِنْ شُرُوطِهَا الْإِقْرَارُ لِلرِّضَا علیهالسلام بِأَنَّهُ إِمَامٌ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْعِبَادِ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَیْهِم.[3]
البته متن منقول از شیخ صدوق، همانند روایت اول مشهور نیست اما هدف آنکه با کنار هم چیدن دیگر روایات مشابه و نسخه ها و روایات هم معنا(خانواده حدیثی) شمولیت روایت تخصیص خورده و مشخص می شود که بعد از اقرار به توحید، اقرار به ولایت و اطاعت از اوامر امام برای ورود به پناهگاه الهی واجب و لازم است.
[1] [2] [3] توحید صدوق، ص25
[4] أمالی صدوق، ص235