جستجو کردن

دسته بندی: روایات اعتقادی و عقلی

در این دسته روایات مربوط به مباحث اعتقادی و کلامی و عقلی قرار گرفته است

شرح حکمت ۵ نهج البلاغه «توصیف دانش، ادب و تفکر»

الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَة.

دانش، میراثی بزرگ است؛ و آداب، زینت هایی نو است، و اندیشه، آینه ای صاف و پاکیزه است.

شرح حدیث «توکل بر خدا و مخلوق خدا»

مَا مِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِمَخْلُوقٍ دُونِي إِلَّا قَطَعْتُ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مِنْ دُونِهِ فَإِنْ سَأَلَنِي لَمْ أُعْطِهِ وَ إِنْ دَعَانِي لَمْ أُجِبْهُ وَ مَا مِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِي دُونَ خَلْقِي إِلَّا ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِرِزْقِهِ فَإِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنِ اسْتَغْفَرَنِي غَفَرْتُ لَهُ.

مخلوقی نیست که به غیر من و مخلوقی چنگ بزند، مگر آنکه اسباب آسمان ها و زمین را به جز همان مخلوق قطع می کنم؛ اگر از من بخواهد به او نمی دهم و اگر مرا بخواند پاسخش را نمی دهم و مخلوقی نیست که به من و غیر مخلوق من چنگ بزند، مگر آنکه آسمان ها و زمین را برای رزق او ضمانت می کنم؛ اگر از من بخواهد به او می دهم و اگر مرا بخواند پاسخش را می دهم و اگر طلب بخشش کند او را می بخشم.

شرح حدیث «حقیقت ایمان»

اَلْإِيمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ‌.

ایمان، اقرار نمودن با زبان، شناخت با قلب و عمل نمودن به پایه هاست.

شرح حدیث «چهار گروه مورد شفاعت پیامبر»

أَرْبَعَةٌ أَنَا لَهُمْ شَفِيعٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ اَلْمُكْرِمُ لِذُرِّيَّتِي وَ اَلْقَاضِي لَهُمْ حَوَائِجَهُمْ وَ اَلسَّاعِي لَهُمْ فِي أُمُورِهِمْ عِنْدَ مَا اُضْطُرُّوا إِلَيْهِ وَ اَلْمُحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ‌.

چهار هستند که در روز قیامت من شفاعت کننده ایشان هستم: آنکه خانواده مرا گرامی بدارد، آنکه خواسته ایشان را برطرف نماید، آنکس که هنگامی که ذریه ام به او احتیاج دارند، در امورشان کوشش کند، آنکه ایشان را با قلب و لسان دوست بدارد.

شرح حدیث «حصن خداوند»

لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي.

لا اله الا الله، حصار و پناهگاه من است و هرکه در آن داخل شود، از عذاب من در امان است.

شرح حدیث «علم بهتر است یا ثروت»

أَيُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنَّ كَمَالَ الدِّينِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلُ بِهِ أَلَا وَ إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِ الْمَالِ إِنَّ الْمَالَ مَقْسُومٌ مَضْمُونٌ لَكُمْ قَدْ قَسَمَهُ عَادِلٌ بَيْنَكُمْ وَ ضَمِنَهُ وَ سَيَفِي لَكُمْ وَ الْعِلْمُ مَخْزُونٌ عِنْدَ أَهْلِهِ وَ قَدْ أُمِرْتُمْ بِطَلَبِهِ مِنْ أَهْلِهِ فَاطْلُبُوهُ.

ای مردم! بدانید نهایت و کمال دین جوییدن علم و عمل به آن است؛ آگاه باشید که قطعا طلب علم بر شما واجب تر از طلب مال است، [چراکه] مال تقسیم و ضمانت شده است و یک فرد عادل میان شما تقسیم و ضمانت کرده و وفا می کند[به این تقسیم] برای شما؛ اما علم در میان اهل آن پنهان شده است و امر شده اید به یافتن آن از اهل آن، پس آن را بجویید.

شرح حدیث «بالاترین چیزی که خداوند تقسیم نمود»

مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِل‏ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِلِ وَ إِقَامَةُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً وَ لَا رَسُولًا حَتَّى يَسْتَكْمِلَ الْعَقْلَ وَ يَكُونَ عَقْلُهُ أَفْضَلَ مِنْ جَمِيعِ عُقُولِ أُمَّتِهِ وَ مَا يُضْمِرُ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله فِي نَفْسِهِ أَفْضَلُ مِنِ اجْتِهَادِ الْمُجْتَهِدِينَ وَ مَا أَدَّى الْعَبْدُ فَرَائِضَ اللَّهِ حَتَّى عَقَلَ عَنْهُ وَ لَا بَلَغَ جَمِيعُ الْعَابِدِينَ فِي فَضْلِ عِبَادَتِهِمْ مَا بَلَغَ الْعَاقِلُ وَ الْعُقَلَاءُ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ مَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ.

خداوند چیزی بالاتر از عقل را در میان بندگان تقسیم نکرد؛ خواب انسان خردمند از شب زنده داری انسان جاهل بالاتر است و اقامت عاقل[در منزل] بالاتر از مسافرت جاهل[برای جهاد یا حج] است و خداوند نبی یا رسولی را مبعوث نکرد، تا اینکه عقلش را کامل نمود و عقل او از همه عقول امتش بالاتر بوده است و آنچه پیامبر در خاطر دارد از اجتهاد مجتهدان بالاتر است.

شرح حدیث «عقل و وسواس»

ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَجُلًا مُبْتَلًى بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ أَيُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ؟ فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِي يَأْتِيهِ مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ هُوَ فَإِنَّهُ يَقُولُ لَكَ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَان‏.

به امام صادق علیه السلام از مردی گفتم که دچار وسواس در وضو و نماز بود و گفتم او مرد عاقلی است. امام فرمود: کدام عقل را دارد درحالی که مطیع شیطان است! گفتم: چگه مطیع شیطان است؟ امام فرمود: از او بپرس وسواسی که برای او می آید از چیست؟ او پاسخ می دهد از کار شیطان است.

شرح حدیث «حسن حال و حسن عقل»

إِذَا بَلَغَكُمْ عَنْ رَجُلٍ حُسْنُ حَالٍ فَانْظُرُوا فِي حُسْنِ عَقْلِهِ فَإِنَّمَا يُجَازَى بِعَقْلِهِ.

اگر خوبی احوال مردی به شما رسید، در نیکویی عقلش بنگرید چرا که به واسطه عقلش جزا داده می شود.

شرح حدیث «ثواب عابدی که عقلش ناقص است»

فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَ دِينِهِ وَ فَضْلِهِ فَقَالَ كَيْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِي فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَى قَدْرِ الْعَقْلِ إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَانَ يَعْبُدُ اللَّهَ فِي جَزِيرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ خَضْرَاءَ نَضِرَةٍ كَثِيرَةِ الشَّجَرِ ظَاهِرَةِ الْمَاءِ وَ إِنَّ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ مَرَّ بِهِ فَقَالَ يَا رَبِّ أَرِنِي ثَوَابَ عَبْدِكَ هَذَا فَأَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَى ذَلِكَ فَاسْتَقَلَّهُ الْمَلَكُ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ أَنِ اصْحَبْهُ فَأَتَاهُ الْمَلَكُ فِي صُورَةِ إِنْسِيٍّ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا رَجُلٌ عَابِدٌ بَلَغَنِي مَكَانُكَ(مَقَامُکَ) وَ عِبَادَتُكَ فِي هَذَا الْمَكَانِ فَأَتَيْتُكَ لِأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَكَ فَكَانَ مَعَهُ يَوْمَهُ ذَلِكَ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لَهُ الْمَلَكُ إِنَّ مَكَانَكَ لَنَزِهٌ وَ مَا يَصْلُحُ إِلَّا لِلْعِبَادَةِ فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ إِنَّ لِمَكَانِنَا هَذَا عَيْباً فَقَالَ لَهُ وَ مَا هُوَ قَالَ لَيْسَ لِرَبِّنَا بَهِيمَةٌ فَلَوْ كَانَ لَهُ حِمَارٌ رَعَيْنَاهُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ فَإِنَّ هَذَا الْحَشِيشَ يَضِيعُ فَقَالَ لَهُ ذَلِكَ الْمَلَكُ وَ مَا لِرَبِّكَ حِمَارٌ فَقَالَ لَوْ كَانَ لَهُ حِمَارٌ مَا كَانَ يَضِيعُ مِثْلُ هَذَا الْحَشِيشِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى الْمَلَكِ إِنَّمَا أُثِيبُهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِهِ.

[راوی می گوید به امام عرض کردم:] فلانی در بندگی و دینداری و فضیلت چنین و چنان است! امام فرمود: عقلش چطور است؟ گفتم: نمی دانم. امام فرمود: قطعا خداوند به اندازه عقل انسان پاداش می دهد. مردی در بنی اسرائیل بود که در جزیره ای از جزائر دریا که سبز و خرم و پر آب و درخت بود، خداوند را عبادت می کرد و ملکی از ملائک از آنجا عبور می کرد و به خدا عرضه داشت: پروردگارا! پاداش این بنده ات را به من نشان بده. خداوند آن را به او نشان داد و آن ملک آن پاداش را کم شمرد، پس خداوند به او وحی کرد که با او همراه شو و آن ملک به شکل انسانی به نزد آن عابد رفت. عابد به او گفت: کیستی؟ ملک گفت: من مرد عابدی هستم و مکان(یا جایگاه) و عبادت تو در این مکان به من رسید پس به نزد تو آمده ام تا با تو خدا را عبادت کنم پس آن روز با او بود و هنگامی که صبح شد ملک به او گفت: مکان خوبی داری و فقط برای عبادت خوب است! عابد گفت: اینجا یک عیبی دارد. ملک گفت: چه عیبی؟ عابد گفت: خدای ما چهارپائی ندارد، اگر خری می داشت آن را در اینجا می چراندیمش که این علف ها از بین می رود! ملک گفت: پروردگارت که خر ندارد! عابد گفت: از خری می داشت اینچنین علف ها تباه نمی شد! پس خداوند به ملک وحی نمود: فقط او را به اندازه عقلش پاداش می دهم.

شرح حدیث «ثواب و عقاب به اندازه عقل و تفکر انسان»

إِنَّمَا يُدَاقُّ اللَّهُ الْعِبَادَ فِي الْحِسَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِي الدُّنْيَا.

خداوند در روز قیامت به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است در حسابشان دقت و خرده گیری می کند.

شرح حدیث «تفاوت رتبه شیعیان و عقل ایشان»

قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ علیه السلام إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً لَهُمْ مَحَبَّةٌ وَ لَيْسَتْ لَهُمْ تِلْكَ الْعَزِيمَةُ يَقُولُونَ بِهَذَا الْقَوْلِ فَقَالَ لَيْسَ أُولَئِكَ مِمَّنْ عَاتَبَ اللَّهُ إِنَّمَا قَالَ اللَّهُ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ.

[راوی می گوید:] به امام کاظم یا رضا گفتم: نزد ما گروهی هستند که محبت دارند ولی آن عزم راسخ را ندارند و به همین قدر دم می زنند. امام پاسخ داد: اینان از آنانی نیستند که خداوند سرزنش نموده است. خداوند فرمود: پس عبرت بگیرید ای صاحبان بینش.

شرح حدیث «رابطه عقل و دین»

مَنْ كَانَ عَاقِلًا كَانَ لَهُ دِينٌ وَ مَنْ كَانَ لَهُ دِينٌ دَخَلَ الْجَنَّةَ.

آنکه خردورز باشد دین دارد و آنکه دین داشته باشد وارد بهشت می گردد.

شرح حدیث «عقل و جهل، دوست و دشمن آدمی»

صَدِيقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ.

دوست هر فردی عقل او و دشمنش نادانی اوست.

شرح حدیث «عقل چیست؟ تفاوت عقل صالحان و فاسقان»

قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِي كَانَ فِي مُعَاوِيَةَ فَقَالَ تِلْكَ النَّكْرَاءُ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ.

[راوی می گوید] به امام عرض نمودم: عقل چیست؟ امام فرمود: آن چیزی است که با آن خداوند عبادت شود و بهشت با آن به دست آید. راوی می گوید عرض نمودم: پس آنچه در نزد معاویه است چیست؟ امام پاسخ داد: آن نیرنگ است، آن شیطنت است و آن شبیه به عقل است و عقل نیست.

حدیث بیشتری وجود ندارد!
لطفاً سؤال خود را از بخش نظرات نوشته ها ارسال بفرمایید، در این بخش قابلیت پاسخگویی وجود ندارد.

اشکال و نظری درباره سایت دارید؟