در این دسته، کلمات و سخنان ناب امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب در کتاب شریف نهج البلاغه را به همراه توضیحات و نکات مشاهده می نمایید.
اَلصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ اَلْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِي آجَالِهِمْ.
صدقه دارویی سودمند است و اعمال بندگان در حالشان برابر چشمانشان در آینده شان است.
صَدْرُ اَلْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ اَلْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ اَلْمَوَدَّةِ وَ اَلاِحْتِمَالُ قَبْرُ اَلْعُيُوبِ وَ رُوِيَ أَنَّهُ قَالَ فِي اَلْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا اَلْمَعْنَى أَيْضاً اَلْمَسالَمَةُ[المَسأَلَةُ] خِبَاءُ اَلْعُيُوبِ وَ مَنْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ اَلسَّاخِطُ عَلَيْهِ.
سینه خردمند، صندوق راز اوست؛ و خوشرویی، دام محبت است؛ و تحمل و بردباری، قبر عیب هاست؛ و صلح و آشتی(یا در برخی نسخ پرسش)، پنهان کننده عیب هاست؛ و آنکه از خود راضی گردد، دشمن بر او زیاد شود.
الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَة.
دانش، میراثی بزرگ است؛ و آداب، زینت هایی نو است، و اندیشه، آینه ای صاف و پاکیزه است.
اَلْعَجْزُ آفَةٌ وَ اَلصَّبْرُ شُجَاعَةٌ وَ اَلزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ اَلْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ اَلْقَرِينُ اَلرِّضَى.
ناتوانی، آفت است؛ و صبر، شجاعت است؛ و زهد، ثروت است؛ و ورع، سپر است؛ و رضایت[از خداوند]، همنشین خوبی است.
اَلْبُخْلُ عَارٌ وَ اَلْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ اَلْفَقْرُ يُخْرِسُ اَلْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ اَلْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ.
بخل، ننگ است، و ترس، کاستی است، و تهی دستی، زیرک را از (به زبان آوردن) دلیلش لال می کند، و فقیر، در شهر خود بیگانه است.
أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ وَ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَه.
آن كه طمع را شعار خود نمود نفسش را خوار ساخت و كسى كه سختى و بد حالى خود را فاش كرد راضى به پستى شد و آدمى كه زبانش را بر خود حاکم کرد نفسش را در نزدش خوار کرده است.
کُنْ فِي اَلْفِتْنَةِ كَابْنِ اَللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لاَ ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ.
در فتنه همانند بچه شتر باش، نه کمری دارد که که از او سواری گرفته شود و نه پستانی دارد که دوشیده شود.