در این دسته روایات بر اساس موضوع تفکیک یافته است
اَلصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ اَلْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِي آجَالِهِمْ.
صدقه دارویی سودمند است و اعمال بندگان در حالشان برابر چشمانشان در آینده شان است.
صَدْرُ اَلْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ اَلْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ اَلْمَوَدَّةِ وَ اَلاِحْتِمَالُ قَبْرُ اَلْعُيُوبِ وَ رُوِيَ أَنَّهُ قَالَ فِي اَلْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا اَلْمَعْنَى أَيْضاً اَلْمَسالَمَةُ[المَسأَلَةُ] خِبَاءُ اَلْعُيُوبِ وَ مَنْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ اَلسَّاخِطُ عَلَيْهِ.
سینه خردمند، صندوق راز اوست؛ و خوشرویی، دام محبت است؛ و تحمل و بردباری، قبر عیب هاست؛ و صلح و آشتی(یا در برخی نسخ پرسش)، پنهان کننده عیب هاست؛ و آنکه از خود راضی گردد، دشمن بر او زیاد شود.
الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَة.
دانش، میراثی بزرگ است؛ و آداب، زینت هایی نو است، و اندیشه، آینه ای صاف و پاکیزه است.
لَا يَزَالُ أُمَّتِي بِخَيْرٍ مَا تَحَابُّوا وَ أَدَّوُا الْأَمَانَةَ وَ اجْتَنَبُوا الْحَرَامَ وَ قَرَوُا الضَّيْفَ وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ أَدَّوُا الزَّكَاةَ فَإِذَا لَمْ يَفْعَلُوا ذَلِكَ ابْتُلُوا بِالْقَحْطِ وَ السِّنِين.
امت من همیشه در خیر و نیکی هستند تا زمانی که به یکدیگر محبت ورزند و امانت را ادا کنند و از حرام دوری کنند و به میهمان نیکی کنند و نماز را به پا دارند و زکات را ادا کنند؛ پس هنگامی که این امور را انجام ندادند، به قحطی و سختی مبتلا می شوند.
الْعِلْمُ خَزَائِنُ وَ مِفْتَاحُهَا السُّؤَالُ فَاسْأَلُوا يَرْحَمْكُمُ اللَّهُ فَإِنَّهُ يُؤْجَرُ فِيهِ أَرْبَعَةٌ السَّائِلُ وَ الْمُعَلِّمُ وَ الْمُسْتَمِعُ وَ الْمُحِبُّ لَه.
دانش گنجینه است و کلید آن پرسش است. خدا شما را رحمت کند! بپرسید چراکه در این پرسش چهار نفر پاداش ستانند: پرسشگر، پاسخگو، شنونده و دوستدارنده این پرسش.
مَنْ أَدَّى فَرِيضَةً فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ.
آنکه ادا کند فریضه ای را، پس(در نتیجه آن) در نزد خداوند خواسته مستجابی را دارد.
لَا يَزَالُ الشَّيْطَانُ ذَعِراً مِنَ الْمُؤْمِنِ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَيْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِي الْعَظَائِم.
شیطان همیشه از مؤمن ترسان است تا زمانی که محافظت از نمای های پنجگانه داشته باشد، پس هنگامی که آن را ضایع کند، شیطان جرئت می گیرد و او را در [گرفتاری های] بزرگ می اندازد.
أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى إِيمَانٌ لَا شَكَّ فِيهِ وَ غَزْوٌ لَا غُلُولَ فِيهِ وَ حَجٌّ مَبْرُورٌ وَ أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ شَهِيدٌ وَ عَبْدٌ مَمْلُوكٌ أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ وَ نَصَحَ لِسَيِّدِهِ وَ رَجُلٌ عَفِيفٌ مُتَعَفِّفٌ ذُو عِبَادَةِ وَ أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ النَّارَ إِمَامٌ مُسَلَّطٌ لَمْ يَعْدِلْ وَ ذُو ثَرْوَةٍ مِنَ الْمَالِ لَمْ يَقْضِ حَقَّهُ وَ فَقِيرٌ فَخُورٌ.
بالاترین اعمال نزد خداوند متعال ایمانی است که شکی در آن نباشد و جنگی که غنیمتی در آن نباشد و حجی که پاک باشد؛ و اولین کسی که وارد بهشت می شود شهید است و بنده ای که عبادت پروردگارش نیکوست و مولایش را پند می دهد و مرد پاک دامن و آنکه سعی در پاک دامنی دارد که عبادت می کند و اولین کسی که وارد آتش جهنم می شود پیشوای مسلطی است که با عدالت رفتار نمی کند و صاحب ثروتی که حق آن را ادا نمی کند و فقیری که فخر فروشی می کند.
مَنْ أَفْتَى النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ لَعَنَتْهُ السَّمَاءُ وَ الْأَرْض.
هرکس که بدون دانش نظر دهد، آسمان و زمین او را لعن می کنند.
مَا مِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِمَخْلُوقٍ دُونِي إِلَّا قَطَعْتُ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مِنْ دُونِهِ فَإِنْ سَأَلَنِي لَمْ أُعْطِهِ وَ إِنْ دَعَانِي لَمْ أُجِبْهُ وَ مَا مِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِي دُونَ خَلْقِي إِلَّا ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِرِزْقِهِ فَإِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنِ اسْتَغْفَرَنِي غَفَرْتُ لَهُ.
مخلوقی نیست که به غیر من و مخلوقی چنگ بزند، مگر آنکه اسباب آسمان ها و زمین را به جز همان مخلوق قطع می کنم؛ اگر از من بخواهد به او نمی دهم و اگر مرا بخواند پاسخش را نمی دهم و مخلوقی نیست که به من و غیر مخلوق من چنگ بزند، مگر آنکه آسمان ها و زمین را برای رزق او ضمانت می کنم؛ اگر از من بخواهد به او می دهم و اگر مرا بخواند پاسخش را می دهم و اگر طلب بخشش کند او را می بخشم.
اَلْإِيمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ.
ایمان، اقرار نمودن با زبان، شناخت با قلب و عمل نمودن به پایه هاست.
أَرْبَعَةٌ أَنَا لَهُمْ شَفِيعٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ اَلْمُكْرِمُ لِذُرِّيَّتِي وَ اَلْقَاضِي لَهُمْ حَوَائِجَهُمْ وَ اَلسَّاعِي لَهُمْ فِي أُمُورِهِمْ عِنْدَ مَا اُضْطُرُّوا إِلَيْهِ وَ اَلْمُحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ.
چهار هستند که در روز قیامت من شفاعت کننده ایشان هستم: آنکه خانواده مرا گرامی بدارد، آنکه خواسته ایشان را برطرف نماید، آنکس که هنگامی که ذریه ام به او احتیاج دارند، در امورشان کوشش کند، آنکه ایشان را با قلب و لسان دوست بدارد.
لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي.
لا اله الا الله، حصار و پناهگاه من است و هرکه در آن داخل شود، از عذاب من در امان است.
اَلْعَجْزُ آفَةٌ وَ اَلصَّبْرُ شُجَاعَةٌ وَ اَلزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ اَلْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ اَلْقَرِينُ اَلرِّضَى.
ناتوانی، آفت است؛ و صبر، شجاعت است؛ و زهد، ثروت است؛ و ورع، سپر است؛ و رضایت[از خداوند]، همنشین خوبی است.
اَلْبُخْلُ عَارٌ وَ اَلْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ اَلْفَقْرُ يُخْرِسُ اَلْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ اَلْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ.
بخل، ننگ است، و ترس، کاستی است، و تهی دستی، زیرک را از (به زبان آوردن) دلیلش لال می کند، و فقیر، در شهر خود بیگانه است.